|
کد مطلب: 77736
بايد ريشههاي اختلافات و ارهاب را بيابيم/ ضرورت به کارگيري همه توان خود براي جلوگيري از ادامه خونريزي در ميان امت اسلام
تاریخ انتشار : 1393/01/01 نمایش : 731
به گزارش سلام لردگان، حجتالاسلام و المسلمين دکتر حسن روحاني رييسجمهوري پيش از ظهر روز گذشته (جمعه، 27 ديماه) در مراسم افتتاحيه بيست و هفتمين کنفرانس بينالمللي وحدت اسلامي با شعار «قرآن کريم و نقش آن در وحدت اسلامي» که با حضور مسئولان، انديشمندان و علماي جهان اسلام در سالن اجلاس سران برگزار شد، تأکيد کرد: امروز در دنياي اسلام و بسياري از کشورهاي اسلامي نياز به گفتگو و تعامل داريم و بايد همه توان خود را براي جلوگيري از ادامه خونريزي در ميان امت اسلام به بهانههاي واهي به کار گيريم.
متن کامل سخنراني دکتر روحاني به شرح زير است:
بسمالله الرحمن الرحيم
«الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و آله الطاهرين و صحبه المنتجبين» «لقد کان لکم في رسول الله اسوة حسنه لمن کان يرجوالله و اليوم الاخر و ذکرالله کثيراً»
ميلاد پيامبر عظيمالشأن اسلام و فرزند برومندش امام صادق(ع) و هفته وحدت را به محضر حضار محترم ، مهمانان عزيز و گرامي، علماي سراسر دنياي اسلام که در اين جمع در محضرشان هستيم، تبريک و تهنيت عرض ميکنم.
سيره پيامبر، درس، سرمشق و الگوي همه مسلمانان
سيره پيامبر، درس، سرمشق و الگوي همه ما مسلمانان است. همانطور که سور قرآني را ما در يک تقسيمبندي، مکي و مدني تقسيمبندي ميکنيم، سيره پيامبر هم از يک ديدگاه بايد بر مکي و مدني تقسيم کنيم. مکه، زادگاه اسلام است و مدينه پايگاه اسلام است. در مکه، پيامبر به تربيت انسانها در يک طراز نويني پرداخت تا انسانها را به سطح مسلم و مومن برساند.
در مکه، هدف بيشتر ساخت و تربيت انسانها بود. آن دوراني که مسلمان شدن يک مزيت اجتماعي به حساب نميآمد. مسلمان شدن نوعي جهاد بود. پيامبر در مکه به فرد فرد انسانها بيشتر توجه داشت. اما هدف تنها و تنها ساختن افراد در طراز مسلم و مومن نبود. هدف ديگر نيز مد نظر بود و آن ساخت يک جامعه اسلامي و يک دولت اسلامي در مکه با شرايطي که داشت بود.
مرحله دوم رسالت پيامبر و دعوت پيامبر امامت بود. در واقع مکه رسالت بود و در مدينه رسالت و امامت بود. امامت پيامبر عظيمالشان اسلام، در مکه در مقام عمل، اجرايي و عملي نبود. اينجا در شرايط مکه بود که با هجرت، پيامبر، يثرب را برگزيد. در آن روزگاراني که بحث قراردادهاي اجتماعي نه تنها مطرح نبود بلکه قرنها و قرنها طول کشيد تا جوامع علمي انساني به بحث قراردادهاي اجتماعي برسد و بپردازد، پيامبري که از جانب خداي بزرگ، مأمور رسالت و امامت بود؛ در عين حال با قراردادهاي اجتماعي پيمانهاي عقبه و با مشورت با مردم که وشاورهم في الامر در مرحله دوم يعني امامت و ساخت جامعه توحيدي، به ما نشان داد که اسلام در پي يک مردمسالاري ديني بود.
پيامبر هم در مکهاش و هم در مدينهاش از کلمهالتوحيد، قدم به قدم جامعه را به توحيدالکلمه رساند. پيامبر، کاري کرد که دو قبيلهاي که تنازع تاريخي و قومي بين آنها آنچنان بود که کسي فکر نميکرد، روزي کنار هم بنشينند اين دو قوم را به قوميت واحد درآورد. پيامبر، بعد از آن مکه و مدينه را هم يکي کرد و کل حجاز را به جامعه توحيدي و اسلامي خود دعوت کرد. دعوت پيامبر با عقل، تدبير و اخلاق حسنه و سيره محمدي بود. پيامبر سخنگويانش و مشاورانش را از نژاد و قبايل و قوميتهاي مختلف برگزيد، از بلال حبشي، سلمان فارسي تا صهيب و ديگران. پيامبر، کاري کرد که عرب و غير عرب را يکي کرد. پيامبر، کاري کرد که سياه و سفيد را يک رنگ کرد. او توانست وحدتي مستحکم، منسجم و بنيان مرصوص در سايه فرهنگ بلند توحيد و اسلام بسازد.
هفته وحدت، هفته توحيد است
هفته وحدت، هفته توحيد است. هفته وحدت، هفتهاي است که همه به يک نفر توجه ميکنيم. آنکه آورنده پيام بود، آنکه بنيانگذار تمدن بزرگ بشري بود، آنکه رحمت براي همه عالميان بود ممکن است راههاي مختلفي را براي دستيابي به فرهنگ بلند اسلام و اجراي آن برگزيده باشيم، اما يادمان باشد مبدأ يکي است و يادمان باشد، مقصد يکي خواهد بود. ما از طرق مختلف، راههاي مختلف و مذاهب مختلف به دنبال يک حقيقتيم؛ حقيقت توحيد و توحيد حقيقت، ما دنبال يک مقصديم. امروز نيازمند پيروي از سيره پيامبر عظيمالشأن اسلام در مکه و مدينه هستيم در دنياي امروز ما نيازمنديم، سيره مکي را بيشتر دنبال کنيم. فرد فرد انسانها را بسازيم و آماده کنيم، چه اينکه تا تک تک انسانها آماده نشوند، مدينهالنبي ساخته نخواهد شد. اگر به دنبال ساخت مدينهالنبي و جامعه اسلامي مطلوب پيامبر عظيمالشأن اسلام هستيم، اول بايد راه مکه را طي کنيم و با يک هجرت، يثرب را به مدينهالنبي تبديل کنيم.
جهان اسلام امروز بيش از هر زمان ديگر به يک تلاش فراگير براي ترميم شکافها نياز دارد
جهان امروز، جهان زخم خوردهاي است. از سيماي امت اسلامي خون ميچکد. جهان اسلام امروز بيش از هر زمان ديگر به يک تلاش فراگير براي ترميم شکافها نياز دارد. دشمنان اسلام و دشمنان مسلمين همواره اين دو هدف شوم را دنبال کردهاند: ايجاد تنازع و اختلاف و شکاف و تعميق آن در ميان امت اسلامي و اسلام هراسي در سراسر جهان و افکار عمومي دنيا تا سدي در برابر دعوت پيامبر اسلام که بايد به گوش همه جهانيان برسد، ايجاد کنند. متأسفانه گروهکهايي که نه از فرهنگ اسلام، نه از حقيقت رحمت اسلام، نه از حقيقت ابعاد اخلاقي اسلام مطلع هستند، به نام اسلام، به نام جهاد، چهره اسلام را محرّف و واژگونه به جهان معرفي ميکنند و شکافها و اختلافات را در ميان مسلمانان بيشتر ميکنند.
آنهايي که به دنبال منافع خود هستند، قدرتهاي بزرگ و غربي که به دنبال منافع خود هستند و ميخواهند به منافع مسلمانان به ويژه در بخش انرژي، نفت و گاز، چنگ بياندازند، آنهايي که ميخواهند حضور نظاميشان، سلطه سياسيشان، سلطه فرهنگيشان را توجيه کنند و آنها که ميخواهند غاصبان، متجاوزان، صهيونيستها بر منطقه ما تسلط يابند و جنايات آنها به فراموشي سپرده شود، بر اين هر دو هدف شوم همواره ميدمند: تعميق اختلافات و اسلام هراسي در ميان افکار عمومي جهان.
مقابله با اسلام هراسي، ايران هراسي و جلوگيري از جنگ جديد در منطقه، سه هدف دولت در ماههاي اخير بوده است
دولت جمهوري اسلامي ايران و دولت تدبير و اميد در طول پنج ماه گذشته، در کنار حل مسائل و معضلات داخلي براي مقابله با اين دو هدف، همواره داراي برنامه و در مقام عمل، گامهايي را برداشته است. دشمنان اسلام ميخواستند جنگ جديدي را در منطقه به راه بيندازند. براي اين کار زمينهها را آماده کرده بودند. قدرتهاي نظامي خود را آماده باش داده بودند. افکار عمومي را ميخواستند براي خونريزي جديد اشغال جديد، جنگ جديد و نوعي حمايت جديد از رژيم غاصب صهيونيستي به وجود آورند. اولين قدم اين دولت، جلوگيري از جنگ جديد در منطقه بود.
همه توان اين دولت، ديپلماسي خارجي و همه ابزاري که اين دولت در اختيار داشت، با تماس مداوم، با کشورهايي که در اين راستا همسو بودند و با ايجاد خونريزي جديد مخالف بودند، دست به دست هم داده شد و منطقه را از يک جنگ جديد و از يک نزاع جديد و اشغال جديد دور کرد. در اين راستا دولتهايي در منطقه و خارج منطقه و قدرتهايي در جهان، دست به دست هم دادند، اما کار بزرگي در اين راستا صورت گرفت. اگر همکاريهاي نزديک روسيه و سوريه نبود. اين هدف در منطقه محقق نميشد.
دومين قدمي که دولت جمهوري اسلامي ايران براي مقابله با هدف سلطهگران دنبال کرد، قدمي در راه مقابله با اسلام هراسي بود. در تبليغات گسترده نابجاي دهههاي گذشته، همواره اسلام و مکتب اسلام را به عنوان مکتب خشونت، افراطيگري و نعوذ بالله مکتبي که مردم را به تروريزم و ارهاب دعوت ميکند، تبليغ و ترويج کرده بودند.
جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک کشور اسلامي، پرچم مبارزه با خشونت و افراطيگري را در دست گرفت در مجمع عمومي سازمان ملل متحد، مساله مقابله جهاني با افراط و خشونت مطرح شد. همان طرحي که تحت عنوان کلمه «wave» معروف شد. اين طرح جمهوري اسلامي ايران در مجمع عمومي سازمان ملل که رييس جمهور اين کشور پيشنهاد داده بود تا در دستور کار مجمع عمومي سازمان ملل قرار گيرد، ظرف چند ماه محقق شد.
آنچنان طرح "Wave" بُرّنده، جامع و تکاندهنده بود که حتي دشمنان قوي پنجه هم ولو اينکه مخالفت با اين طرح کردند، جرات نکردند در موقع رأيگيري، تقاضاي رأي از مجمع عمومي کنند. طرح مقابله جهاني با خشونت و افراطيگري در مجمع عمومي به اتفاق آراء يعني بدون رأيگيري، به تصويب مجمع عمومي سازمان ملل متحد رسيد. همان کشورهايي که قبلاً به ناروا تبليغ ميکردند که مسلمانان، کشورهاي اسلامي و جمهوري اسلامي ايران در پي خشونت و افراط هستند، آنها هم ناچار شدهاند به اين طرح رأي دهند.
اين اولين گام در برابر اسلام هراسي بود که دشمنان اسلام، ساليان دراز در پي آن هستند. اين دولت و اين مردم و اين ملت، با اعلام اعتدال و تدبير به دنيا اعلام کردند که راهِ ما، راه ميانهروي است، «اُمه وسطاً لتکونوا شهداء عليالناس و يکون الرسول عليکم شهيدا.» اگر او الگوي ماست، اگر پيامبر رحمت، اسوه ماست، او راه اعتدال، ميانه روي و اقتصاد را به ما آموخته است. او با چهرهاي اخلاقي و انساني، با رحمت و مهرباني نه با مسلمانان که حتي با غيرمسلمانان رفتار کرد. نه تنها پيمان عقبه، نه تنها پيمان با قبايل مدينه، حتي با يهود و ديگران هم پيمان بست و حکومت خود را در مدينه بر مبناي پيمان با ديگران و قرارداد اجتماعي تثبيت کرد. به ما آموخت، چگونه رفتار کنيم و چگونه حکومت کنيم.
ايرانِ منهاي اسلام و ايرانِ منهاي انقلاب اسلامي چيزي نبود که غرب به دنبال ايران هراسي باشد اقدام ديگري که اين دولت در همين راستا انجام داد، ايران هراسي بود که در سالهاي اخير به شدت ترويج ميشد و در سالهاي اخير به بهانهاي مسأله را تشديد کرده بودند و آن مسأله فنآوري هستهاي صلحآميز در ايران بود. من اين جمله را بگويم. ايران هراسي بر اين مبنا صورت گرفت و ادامه مييابد که ايران را به عنوان پايگاهي براي اسلام، ترويج اسلام و انقلاب اسلامي ميبينند.
ايرانِ منهاي اسلام و ايرانِ منهاي انقلاب اسلامي چيزي نبود که غرب به دنبال ايران هراسي باشد. اين دولت براي اينکه بهانه را از آنها بگيرد در يک مذاکرات و تعامل موثر و سازنده توانست به اولين توافق دست يابد. اين توافق، اولين اثر و ثمرش آن بود که براي بسياري از افکار عمومي جهان روشن شد جمهوري اسلامي ايران چيزي را براي مخفي کردن در زمينه فناوري هستهاي ندارد و فنآوري هستهاي ايران صرفاً صلحآميز براي مقاصد صلحآميز خواهد بود.
بنابراين جمهوري اسلامي ايران در اين اقدام يکي از اهداف مهماش مقابله با طرح ايران هراسي در سالهاي گذشته بوده است. امروز براي جهانيان روشن شده است که جمهوري اسلامي ايران نه تنها دنبال سلاح هستهاي و سلاح کشتار جمعي نيست و نبوده و طبق فتواي مقام معظم رهبري، اين کار محرّم و تحريم شده است بلکه اين ملت و اين کشور در سالهاي گذشته قربانيِ سلاح کشتار جمعي بوده است.
هفته وحدت براي آن است که همه در برابر اين دو هدف دشمن يعني ايجاد اختلاف و شکاف، درگيري و تنازع در ميان مسلمانان و اسلام هراسي در سراسر دنيا مقابله کنند. آنچه ما امروز در منطقه مشاهده ميکنيم معنايش آن است که آنچه تاکنون براي وحدت دنياي اسلام قدم برداشتهايم ،کافي و کارآمد نبوده است.
بايد ريشههاي اختلافات و ارهاب را بيابيم
ما بايد گامهاي بلندتري برداريم. ما بايد ريشههاي اين تنازع را بيابيم. ريشههاي تنازع برخي مربوط به دنياي خارج از اسلام است. اما برخي از آن مربوط به انحرافات فکري در دنياي اسلام است. همواره کشتار و تروريسم، ريشهاش ترس است. آن کسي که دست به کشتار ميزند يعني ترسوترين آدم است، يعني کسي که فکر ميکند، منافع فردي، گروهي و يا جمعياش در حال از بين رفتن است. ما بايد ريشههاي اين اختلافات و ارهاب را بيابيم که هم ريشههاي فرهنگي و اقتصادي و هم ريشههاي اجتماعي دارد. امروز اين رسالت بر دوش علما، فرهيختگان، بزرگان، انديشمندان و محققان دنياي اسلام و جهان اسلام و همچنين بر دوش دولتهاي اسلامي است.
امروز در جهان اسلام نياز به تعامل داريم
اگر دولتي فکر ميکند با تقويت تروريستها، حکومتي را در اين منطقه ميتواند از بين ببرد و ميتواند نفوذ و قدرت خود را در منطقه افزايش دهد، صد در صد در اشتباه مطلق است. هر کس چاهي را براي برادرش بکند «من حفر بئراً لأخيه» هر کس چاهي را براي برادرش بکند «اوقع الله فيه» او در همان چاه ميافتد. آنهايي که فکر کردهاند شمشير ارهاب را بر روي بيگناهان ميکشند و خود محفوط ميمانند در خطاي مطلقند.
امروز دنياي اسلام، از سوريهاش، لبنانش، مصرش، عراقش، يمنش، افغانستانش، بحرينش، ليبي اش و در بسياري از کشورهاي اسلامي؛ ما امروز نياز به گفتگو داريم، ما امروز نياز به تعامل داريم. ما امروز بايد همه توان خود را براي جلوگيري از ادامه خونريزي در ميان امت اسلام به بهانههاي واهي به کار گيريم، آن کساني که گوينده «لاالهالاالله و محمد رسول الله» را با زشتترين حربه يعني حربه تکفير فاصله ميافکنند و جدايي مياندازند، نه دوستان اهل سنتاند و نه دوستان تشيع.
دشمنان اسلام و قرآن و دشمنان پيامبرند که قرآن بين ما پيوند ولايت برقرار کرده است. «والمومنون والمومنات بعضهم اولياء بعض» پيوند ولايت در ميان همه ما مسلمانها بايد برقرار باشد .هر کس اين پيوند و به اين ريسمان محبت و ولايتِ « واعتصموا بحبلِالله جميعا ولاتفرقوا»، صدمهاي مي زند، او مخالفت با اسلام و قرآن و پيامبر اسلام را دنبال ميکند. ما امروز نيازمند به آن اسوه هستيم. «لقد کان لکم في رسولالله اسوه حسنه» آن اسوه حسنه براي همه ماست. هر که اميد به خدا و قيامت دارد «لمن کان يرجوالله واليوم الاخر و ذَکَرالله کثيرا.»
خداوند همه ما را در ايجاد وحدت و اتحاد در دنياي اسلام، وحدت در ميان همه کشورهاي اسلامي، پيوند اخوت و پيوند برادري، موفق و مويد بگرداند تا روح پيامبر اسلام و خداي پيامبر و خداي بزرگ ما که خداي اسلام، خداي رحمان و رحيم است، از همه ما انشاءالله راضي و خشنود باشد.
والسلام و عليکم و رحمة الله و برکاته. منبع باشگاه خبرنگاران انتهاي پيام/
|
|
|
|